- Sana
- يكشنبه ۳ مهر ۰۱
..Your body lightweight speaks to me
پیشت نیستم
ولی از گریه های یواشکی شبونت خبر دارم
دوس ندارم چشمای قشنگت خیس بشه :")
میدونستی خنده هات چقد قشنگه؟!
شبا و روزا میگذرن
ما کیلومترها فاصله داریم
ولی به هم متصلیم
تو قلب منو روشن میکنی
حتی اگه بهم دست نزنی
کی میگه عشقو نمیشه با تلپاتی ایجاد کرد؟!
زمان زیادی گذشت |]
#_فهمیدم همیشه اونی که می خوای نمیشه ...!
#_ فهمیدم هر کسی که باهاته الزاما " دوستت " نیست !
#_ فهمیدم کسی که تو نگاه اول ازش بدت میاد یه روزی میشه صمیمی ترین دوستت و بلعکس ...!
#_ فهمیدم بی تفاوتی بزرگ ترین انتقامه ...
#_ تنفر یه نوع عشقه ...
#_ دلخوری و ناراحتی از میزان اهمیته ...!
#_ غرور بزرگ ترین دشمنه ...
#_ خدا بهترین دوسته ...
#_ خانواده بزرگ ترین شانسه ...
#_ سلامتی بالاترین ثروته ...
#_ آسایش بهترین نعمته ...
#_ فهمیدم " رفتن " همیشه از روی نفرت نیست ...
#_ هر کی زبونش نرمه دلش گرم نیست ...
#_ هر کی اخلاقش تنده ، جنسش سخت نیست !
#_ هر کی میخنده ، بدون درد و غم نیست !
#_ ظاهر دلیلی بر باطن نیست ...
#_ فهمیدم کسی موظف بر آروم کردنت نیست ...
#_ فهمیدم جنگ کردن با خیلیا اشتباهه محضه ...
#_ فهمیدم خیلی موقع ها خواسته هات ، حتی با گریه و التماس ، انجام شدنی نیست ...
#_ فهمیدم گاهی اوقات توو اوج شلوغی تنهاترینی !
#_ گاهی اوقات دلت تنگه اون آدمای دوست داشتنی سابق میشه ...
#_ گاهی اوقات صمیمی ترین کست میشه غریبه ترین آدم
احساس میکنم هیپنوتیزم شدم
با کلماتی که تو گفتی
به من دروغ نگو فقط وارد افکارم شو
وقتی صبح میشه
تو هنوز توی تختم هستی
ولی خیلی خیلی سرده
تو کی هستی
چون تو اون دختری نیستی که
من در عشقش سقوط کردم
نگاه گمشده...قدم های آهسته
بدون تو حتی تحمل خودمو ندارم
ما نمیتونیم به گذشته برگردیم
بعد از یه بارون غمگین
خاطرات دوباره زنده میشن
و منو به اون روزای خوب میبرن
عشقی که یه سرابه...
چقدر آرزو میکنم این عشق
هرگز اتفاق نمیافتاد
وقتشه از وابستگیم بهت دست بردارم
گذشت زمان منو به سمت آیندهی جدید میبره
وقتی انتظار کشیدنو تموم کنم
از درد خلاص میشم...
همه چیز برای عشقه،وقتی آشفتگی به فهمیدن تبدیل میشه
همه چیز برای عشقه،وقتی فهمیدن به دردام خاتمه میده...